
غلامرضا صومی؛ معمار سپیدرود، معمار یک عشق جاودانه
در روزگاری که فوتبال نه یک تجارت که عشقی بیپایان بود، در زمانی که مستطیل سبز هنوز بوی خاک بارانخورده و عرق بازیکنان عاشق میداد، مردی از جنس آرمان و غیرت، مشعلی برافروخت که هنوز پس از دههها، در قلب فوتبال گیلان شعلهور است. غلامرضا صومی، نامی که دیگر یک فرد نیست، بلکه اسطورهای است حک شده بر دیوارهای قدیمی رشت، در فریادهای هواداران سپیدرود، و در هر توپی که در زمین این تیم به گردش درمیآید.
سپیدرود؛ جریانی از قلب گیلان
در روزگاری که تیمهای سنتی گیلان تنها نامهای تثبیتشدهی فوتبال این خطه بودند، سپیدرود به رهبری غلامرضا صومی، همچون جریانی سرخ، از دل مردم برخاست. تیمی که نه ثروت داشت، نه امکانات مدرن، اما سرمایهاش بیبدیلترین سرمایهی جهان بود: عشق، تعصب، و غیرت گیلانی.
سپیدرود، با آن پیراهنهای سرخ و آن نامی که همچون رودهای جاری گیلان، خروشان و پرغرور بود، خیلی زود بدل به قطبی جدید در فوتبال این سرزمین شد. این تیم دیگر فقط یک باشگاه نبود، بلکه نمایندهی هویت یک شهر، یک استان و یک تفکر بود: مبارزه، تلاش و ایستادگی در برابر هر مانع.
غلامرضا صومی؛ مردی که فوتبال را از خیابانهای رشت تا قلب ایران برد
او از همان روز اول میدانست که فوتبال تنها یک بازی نیست، بلکه میتواند سرنوشت یک نسل را تغییر دهد. از همین رو، با عشق و فداکاری، سنگ بنای باشگاهی را گذاشت که قرار بود نه فقط یک تیم، بلکه یک خانواده باشد.
در روزهایی که امکانات در حداقل بود، در روزهایی که زمین تمرین بیشتر به خاکیهای محلات شبیه بود، غلامرضا صومی خم به ابرو نیاورد. با دستهای خالی اما دلی سرشار از امید، در کنار استاد احمد صومی، ستونهای این باشگاه را محکم کرد. او به بازیکنانش نه فقط فوتبال، بلکه وفاداری، غیرت و جنگندگی را آموخت. سپیدرود، مدرسهی فوتبال و مکتب انسانسازی شد.
مردی که رفت اما راهش جاودان ماند
غلامرضا صومی امروز در میان ما نیست، اما ردپای او در هر گل سپیدرود، در هر تشویق هواداران و در هر قطره اشکی که برای این تیم ریخته میشود، زنده است. او بخشی از تاریخ فوتبال ایران است، تاریخ فوتبال رشت، تاریخی که با عشق و ایثار نوشته شد.
و امروز، در برابر نام بزرگ او و در برابر استاد احمد صومی، سر تعظیم فرود میآوریم. آنها معماران یک رویا بودند، رویایی که همچنان در دل هزاران هوادار سپیدرود میتپد.
باشد که یادشان همیشه زنده بماند، و راهشان ادامه یابد…